
«بگو: ای کافران، آنچه می پرستید، نمی پرستم، و آنچه می پرستم، شما نمی پرستید». (2)
این دو دسته از آیات چگونه قابل جمع هستند؟
پاسخ اجمالی:
مقصود از آیهی 25 سورهی لقمان، اعتراف مشرکان به ذات یگانه و تنها آفرینندهی جهان هستی (توحید ذاتی و خالقی) است و پیامبر در این اعتقاد با مشرکان همسو است، و منظور از آیات سورهی کافرون، باور مشرکان به نفی توحید ربوبی و نفی توحید عبادی است و پیامبر در این جهت با مشرکان هم عقیده نیست. از این رو تضادی میان آیات مزبور وجود ندارد.
پاسخ تفصیلی:
توحید در اصطلاح دینی در موارد گوناگونی به کار می رود که از آنها گاه با عنوان «مراتب توحید» یاد می شود. (3)
مراتب توحید و باور مشرکان دربارهی هر یک
در قرآن کریم مباحث مفصلی در زمینهی اعتقادات مشرکان نسبت به خداوند متعال مطرح شده است. قرآن همان گونه که اعتراف مشرکان به توحید را بازگو نموده، اجمالاً برخی از مراتب شرک را نیز به آنها نسبت داده است. برای روشن شدن مطلب، به صورت مختصر مراتب توحید را توضیح می دهیم و باور مشرکان دربارهی هر یک را بررسی می کنیم:
الف: توحید در ذات:
توحید ذاتی دو تفسیر دارد:
الف. خداوند یکتا و بی همتا است و مثل و مانندی ندارد (واحدیت).
ب. ذات خداوند از اجزاء تشکیل نشده است و از این رو هیچ گونه ترکیبی در او راه ندارد (احدیت).
امیرمومنان علی (علیه السلام) در بیان دو معنای فوق می فرماید:
«او یکتاست و برای او در میان موجودات، مانندی نیست و او «احدّی المعنی» است یعنی نه در خارج و نه در وهم و نه در عقل برای او، جزء متصور نیست». (4)
سورهی توحید بیانگر عقیدهی مسلمانان دربارهی توحید است و به هر دو مرحله اشاره دارد؛ با آیهی «وَلَمْ یکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ به واحدیت و با آیهی «قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ» به احدیت اشاره نموده است. (5)
مشرکان عصر پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) قایل به توحید ذاتی بوده اند؛ یعنی برای جهان به جز خداوند متعال خدایی قایل نبوده اند. در آیات متعددی از قرآن، اعتراف آنان به ذات مقدس «الله» ذکر شده است که نمونهی آن، آیهی 25 سورهی لقمان است:
«و اگر از آنها بپرسی: چه کسی آسمان ها و زمین را آفریده است؟ مسلماً خواهند گفت: خدا. بگو: ستایش از آنِ خداست؛ ولی بیشترشان نمی دانند».
حضرت آیت الله جوادی آملی در این باره می گوید:
«گرچه در بین ملل و نحل [ادیان و مذاهب] قول به تعدد خالق و رب معبود، وجود دارد؛ ولی قول به تعدد واجب بالذات نیست؛ زیرا متفکران بشری یا مادی اند که می گویند: «وَمَا یهْلِکُنَا إِلَّا الدَّهْرُ» (6) و یا الهی هستند که به بیش از یک واجب بالذات معتقد نیستند. (7)
ب: توحید در صفات:
خدا دارای صفاتی ذاتی از قبیل قدرت، حیات و علم است. بحث ما در توحید صفاتی دربارهی اصل وجود این صفات ذاتی در خدا نیست؛ بلکه بحث در چگونگی وجود این صفات در اوست؛ یعنی آیا صفات ذاتی خدا با ذات او، عین یکدیگرند و هر دو یک مصداق دارند (توحید صفاتی) یا اینکه صفات الهی اموری زاید بر ذات خداست؟ (8)
در اسلام به توحید صفاتی و عینیت صفات ذاتیِ خدا با ذاتش اشاره شده است. در آیهی نخست سورهی توحید میخوانیم: «قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ».
صاحب تفسیر مجمع البیان درباره «احد» می گوید:
«احد به کسی گفته می شود که در ذات و صفات خود تجزیه و تقسیم نمی پذیرد». (9)
توحید در صفات به معنای مذکور، بحثی است که در زمان جاهلیت و عصر پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مطرح نبوده است؛ بلکه چنان که در تاریخ اسلامی ذکر شده این مبحث بعد از عصر پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و در اوایل قرن دوم هجری مطرح گردید. بنابراین این نوع از شرک به مشرکان عصر جاهلیت نسبت داده نمی شود. (10)
.jpg)
ج: توحید در خالقیت
توحید در خالقیت به این معنی است که غیر از خدا آفریدگاری برای جهان، وجود ندارد و آنچه که لباس هستی می پوشد مخلوق و آفریدهی اوست. قرآن بر این وجه از توحید تأکید دارد و می فرماید:
«بگو: خدا آفرینندهی هر چیزی است؛ و اوست یگانهی قهار». (11)
علاوه بر وحی قرآنی، عقل بشری نیز بر توحید در خالقیت گواهی می دهد؛ زیرا غیر از خدا هرچه هست، نیازمند است و طبعاً رفع نیاز و تحقق خواستههای وجودی او از جانب خدا خواهد بود. (12)
لازم به ذکر است که وجود قانون سببیت و علیت در جهان منافاتی با توحید در خالقیت ندارد؛ چرا که وجود سبب و نیز سببیت آن - هر دو - از جانب خداست.
با مطالعهی آیات قرآن کریم می توان به این نتیجهی قطعی رسید که مشرکان قایل به توحید در خالقیت بوده اند. اعتراف آنان در این زمینه در آیات متعددی مطرح شده است؛ مانند آیهی 87 سورهی زخرف که می فرماید:
«و اگر از آنها بپرسی: چه کسی آنان را خلق کرده؟ مسلماً خواهند گفت: خدا. پس چگونه [از حقیقت] بازگردانیده می شوند». (13)
د. توحید در ربوبیت
مقصود از توحید در ربوبیت این است که گرداننده امور جهان آفرینش فقط خداست و ادارهی جهان هستی -بسان ایجاد و احداث آن - فعل خداوند یکتاست. برخلاف کارهای بشری که تدبیر از ایجاد جداست (مثلاً فردی کارخانه ای را می سازد و دیگری آن را اداره می کند) آفریدگار و کارگردان جهان آفرینش، یکی است؛ چرا که با هر تدبیری آفرینشی همراه است.
در قرآن کریم بر توحید ربوبی تأکید شده است:
«خدا [همان] کسی است که آسمان ها را بدون ستون هایی که آنها را ببینید برافراشت، آن گاه بر عرش استیلا یافت و خورشید و ماه را رام گردانید، هر کدام برای مدتی معین به سیر خود ادامه می دهند. [خداوند] در کار [آفرینش] تدبیر می کند، و آیات [خود] را به روشنی بیان می نماید، امید که شما به لقای پروردگارتان یقین حاصل کنید». (14)
در برخی از آیات نیز به پیوند مستحکم توحید در خالقیت و توحید در ربوبیت اشاره شده است:
«ای مردم! پروردگارتان را پرستش کنید، کسی که شما و کسانی که پیش از شما بودند را آفرید». (15)
از بررسی تاریخ قبل و بعد از اسلام و آیات قرآن کریم به وضوح می بینیم که مشرکان قایل به توحید در ربوبیت نبوده اند؛ بلکه معتقد بودند که خدا پس از آفرینش جهان، تدبیر برخی امور خلقت را به مخلوقات برتر خود (مانند: فرشتگان، جنیان، ارواح مقدسه، ستارگان و...) سپرده و خود کنار رفته است و این مخلوقین برتر هر کدام تدبیر گوشه ای از این جهان را به عهده دارند.
بت پرستان عربستان معتقد بودند که بت ها امور آنان را تدبیر می کنند و در نهایت، بت ها کارگزاران خدا، شریک خدا و در کنار خدا هستند؛ اما به یک مطلب اذعان و اعتراف داشتند و آن این که همهی این تدابیر به خدا منتهی می شود. (16)
از برخی از آیات قرآن کریم استفاده می شود که مشرکان عصر رسالت، بت ها را در پیروزی و مصونیت از خطر در سفر و نظایر آن مؤثر می شمردند و حتی شفاعت را حق آنان می دانستند و در برخی موارد، پرستش بت ها را وسیلهی نزدیکی به خدا می دانستند:
«و (کافران) غیر از خدا، معبودانی را برگزیدند تا [مایهی] عزتشان باشند». (17)
بنابراین یکی از باورهای مشرکان عصر جاهلی، شرک در ربوبیت بوده است.
.jpg)
ذ: توحید در عبادت
توحید در عبادت به این معنی است که عبادت و پرستش فقط مخصوص خداست و باید از پرستش غیر خدا دوری کرد؛ چرا که خالق و رب فقط اوست و شریکی هم ندارد و از این رو فقط او شایستهی پرستیده شدن است.
توحید در عبادت، اصل مشترک میان تمام شرایع آسمانی است، و به یک معنا هدف از بعثت پیامبران الهی تذکر و یادآوری این اصل بوده است. قرآن کریم در این باره میفرماید:
«و در حقیقت، در میان هر امتی فرستاده ای برانگیختیم [تا بگوید:] خدا را بپرستید و از طاغوت [فریبگر] بپرهیزید». (18)
علاوه بر این، خدا به همهی مسلمانان دستور داده است در نماز به توحید در عبادت گواهی دهند و بگویند: «تنها تو را می پرستیم». (19)
مشرکان چون در ربوبیت دچار شرک شده بودند طبیعتاً در عبادت خود نیز گرفتار شرک در عبادت بودند. شرک ایشان در عبادت در آیات بسیاری از قرآن بیان شده است. قرآن در آیهی 35 سورهی نحل می فرماید:
«و کسانی که شرک ورزیدند، گفتند: اگر [بر فرض] خدا می خواست، ما و پدرانمان هیچ چیزی جز او را پرستش نمی کردیم». (20)
و در آیهی بعد، توحید در عبادت را برنامهی اصلی تمام فرستادگان الهی می شمرد:
«و به یقین، در هر امتی فرستاده ای برانگیختیم [تا بگوید] که خدا را بپرستید؛ و از طغیان گر[ان و بت ها] دوری کنید». (21)
حاصل این که، تعارضی بین آیات محل بحث وجود ندارد؛ چرا که مشرکان، اصل وجود خالقی یگانه را باور داشتند و آیاتی مانند آیهی 25 سورهی زخرف ناظر به این اعتقاد درست است؛ ولی شرک مشرکان در باب ربوبیت و عبادت، غیرقابل انکار است و آیاتی همچون آیات سورهی کافران ناظر به این عقیدهی نادرست است.
پینوشتها:
1. «وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیقُولُنَّ اللهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یعْلَمُونَ». لقمان (31) / 25 و نیز ر.ک: زخرف (43) / 9 و 87؛ عنکبوت (29) / 61؛ یونس (10) / 31؛ مؤمنون (23) / 89-84.
2. «قُلْ یا أَیهَا الْکَافِرُونَ * لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ * وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ». کافرون (109) / 3-1.
3. آموزش عقاید، ج 1، ص 164.
4. ر.ک: منشور عقاید امامیه، ص 39.
5. همان و نیز ر.ک: منشور جاوید، ج 2، ص 232.
6. «و ما را جز طبیعت هلاک نمی کند» جاثیه (45) / 24.
7. تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج 2 (توحید در قرآن)، ص 210.
8. آموزش عقاید، ج 1، ص 163.
9. ر.ک: المیزان، ج 20، ص 544-543.
10. ر.ک: درآمدی بر علم کلام، ص 274 و بحوث فی الملل و النحل، ج 2، ص 90.
11. «قُلِ اللهُ خَالِقُ کُلِّ شَیءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ». رعد (13) / 16 و نیز ر.ک: غافر (40) / 62 (ر.ک: منشور عقاید امامیه، ص 41 و 42).
12. اندیشه اسلامی 1، ص 145.
13. «وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَیقُولُنَّ اللهُ فَأَنَّى یؤْفَکُونَ». زخرف (43) / 87 و نیز ر.ک: یونس (10) / 25. عنکبوت (29) / 61؛ مؤمنون (23) / 89-84 ر.ک: المیزان، ج 18، ص 129 و ج 10، ص 51؛ تفسیر نمونه، ج 8، ص 278.
14. «اللهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى یدَبِّرُ الْأَمْرَ یفَصِّلُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ بِلِقَاءِ رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ». رعد (13) / 2 و نیز ر.ک: انبیاء (21) / 22 (ر.ک: منشور جاوید، ج 2، ص 298-305).
15. «یا أَیهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ». بقره (2) / 21 (ر.ک: تفسیر موضوعی، ج 2 (توحید در قرآن)، ص 427).
16. ر.ک: یونس (10) / 31 و 32.
17. «وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللهِ آلِهَةً لِیکُونُوا لَهُمْ عِزًّا». مریم (19) / 81 و نیز ر.ک: یس (36) / 75-74؛ یونس (10) / 18؛ فرقان (25) / 55؛ زمر (39) / 3؛ بقره (2) / 165 (ر.ک: منشور عقاید امامیه، ص 45-44).
18. «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ». نحل (16) / 36 (ر.ک: تفسیر موضوعی، ج 2 (توحید در قرآن)، ص 518-516).
19. «إِیاکَ نَعْبُدُ». فاتحه (1) / 5 (در زمینه توحید عبادی ر.ک: زخرف (43) / 45؛ آل عمران (3) / 64؛ اعراف (7) / 59 و 140 و...).
20. «وَقَالَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا لَوْ شَاءَ اللهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا». نحل (16) / 35 و نیز ر.ک: زخرف (43) / 20؛ زمر (39) / 64؛ مائده (5) / 76 و...
21. «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ». نحل (16) / 36 (ر.ک: پیام قرآن، ج 3، ص 284-282).
منبع: پاسخ به شبهات قرآنی (ناسازگاری در قرآن، توهم یا واقعیت)، گروه نویسندگان، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ و نشر بین الملل، چاپ اول، 1391ش.